ارزیابی تأثیر شکل مقطع شمع در مقاومت اتصال شمع فلزی به کوله پل¬های یکپارچه

چکیده مقاله

پل يکپارچه با سيستم کوله يکپارچه نوعی از پل است که در آن عرشه بدون هيچ درز انبساطی به­صورت يکپارچه و صلب به کوله­های انتهائی متصل می­شود. اين پل­ها از اعضای سازه­ای و ژئوتکنيکی متفاوتی تشکيل شده است. به­دلیل عدم وجود درز انبساط، از کوله­های کوچکتری در مقایسه با کوله­های درز دار استفاده می­شود، همچنین یک ردیف شمع فلزی با مقطع H یا X شکل ( که حول محور ضعیف قرار داده می­شود) در زیر این کوله­ها استفاده می­شود. دلیل استفاده از کوله­های ظریفتر و استفاده از یک ردیف شمع فلزی این است که در اثر بارهای جانبی وارده، امکان حرکت طولی (جانبی) پل به طرف خاکریز پشت کوله وجود داشته ­باشد و تنش­های ناشی از بار جانبی کمتری به پل وارد شود. نوع و نحوه اتصال شمع فلزی به کوله پل­های یکپارچه نقش مهمی در رفتار پل­های یکپارچه در مقابل بارهای حرارتی یکنواخت و زلزله دارد. به طوریکه در تعیین حداکثر طول پل­های یکپارچه فرض بر این است که اتصال گیردار در محل اتصال شمع به کوله برقرار شده و خرابی احتمالی در شمع فلزی روی دهد. اتصال گیردار شمع فلزی به کوله با اعمال طول دفن­شدگی به مقدار مشخص در داخل کوله ایجاد می­شود. در اين مقاله روابطي جهت پيدا كردن طول گيرايي شمع فلزي در داخل كوله بر اساس مقاومت خمشي شمع بسط داده شده است و اثر شکل مقاطع مختلف شمع در مقاومت اتصال بررسي شده است. براي ارزيابي كارآيي روش ارائه شده مدل­هاي اجزاء محدودي بر اساس نتايج آزمايشگاهي ساخته شده است. نتايج حاصله از مدل­هاي اجزاء محدود نشان دهنده كارآيي روش ارائه شده بوده و همچنين رابطه ارائه شده با در نظر گرفتن اثرات شکل مقطع شمع در قالب ضریب شکل اصلاح گردید.

دریافت لینک دانلود مقاله