post modrnism in relation state

چکیده مقاله

ديدگاه پسا اثبات گرايي نگرش به شناخت شناسي ، و بنيانهاي آن كاملاً با ديدگاه اثبات گرايي متفاوت است، اين حركت فكري كه از سه دهه آخر قرن بيستم شروع شده و همچنان رو به گسترش است از ديدگاه هنري، معماري و ..... بنيان نهاده شد و به ساير زمينه هاي علوم اجتماعي كشيده شد. ديدگاه روانكاوانه لاكان و نگرش دريدا، ليوتار، بودريار و ساير انديشمندان اين حوزه در انديشه و افرادي چون در دريار، شاپيرو و ....... در روابط بين الملل نگاههاي متفاوتي را در اين زمينه ايجاد نمود رجوع از اصل )مدرنيته( به حاشيه و گوش دادن به صداهاي فرو خفته يك نگاه تكثرگرا در اين انديشه مي باشد عدم اصليت واقع و حقيقت و رسيدن نگرش هاي مختلف از زواياي متفاوت به آن حاكي از اين امر است پست مدرنيسم با اجماعي كاملتر با استفاده از انديشمندان زمينه هاي مختلف پسا ساختار گرايي راهي را گشودند تا بتوان هرا نگاره را با نگاهي متفاوت بر ساز و كار مدرنيته و بنيانهاي هستي شناسي و شناخت شناسي و متولوژي آن بررسي كرد و تا حد ممكن فاصله سوژه و ابژه را كاهش داد و كُنش گري ابژه را در اين زمينه بيشتر نمود. اين راهكارها در روابط بين الملل نيز تأثيرات بسزايي گذاشت و نظرياتي جديد در نگاه به روابط بين اللمل خارج از ديدگاه پوزيتويتي مطرح نمود مهمترين اين اصل پا فشردن بر شنيدن صداهاي حاشيه اي كه توسط روابط ايجاد سلطه و قدرت شنيده نمي شود و انگشت گذاري به روي روابط روشن و سفيد بين المللي به جاي نقاط تيره در روابط بين اللمل مي باشد.

دریافت لینک دانلود مقاله