مقایسه هوش تجاری مدیران موفق و مدیران ناموفق درمدیریت برند در سازمان ها و شرکت های تهران

چکیده مقاله

امروزه مدیران برای پیشبرد محصول و خدمات سازمان ها و کسب موفقیت در میدان رقابت ، تلاش میکنند که خود را از سایر رقیبان متمایز سازند  و منحصر به فرد شوند.  که هوش تجاری ، دو هدف مهم،  تلاش برای حفظ برند و مدیریت آن امکان پذیر می کند  . توانایی استدلال و درک مفاهیم نهفته در اطلاعات تجاری یا همان هوش تجاری ، نوعی توانمندی فراگیر است که در صورت استفاده بهینه از آن ضامن موفقیت مدیران خواهد بود . هدف از این پژوهش بررسی  تاثیرهوش تجاری بر موفقیت مدیریت برند در سازمان ها می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و تحلیلی-توصیفی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده هوش تجاری )دایی چینی و اسلام پناه ، 3191( بود . جامعه آماری مطالعه کلیه مدیران ارشد شاغل در شرکت ها و سازمانهای مختلف شهر تهران است. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی، شامل 311 نفرمدیر متشکل از 01 مدیر موفق و 01 مدیر ناموفق در نظر گرفته شد. پرسشنامه توسط آزمودنی ها تکمیل شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارآماری spss ورژن13 و از آمارتوصیفی و آمار استنباطی روش T-test گروههای مستقل استفاده شد. تحلیل داده ها در این مطالعه نشان می دهد بین میانگین هوش تجاری مدیران با موفقیت برند و میانگین هوش تجاری مدیران با عدم موفقیت برند تفاوت معنی داری دارد)000/0P >(که نشان می دهد، بکارگیری هوش تجاری توسط مدیران برند در یک سازمان جهت تجزیه و  تحلیل و پیش بینی سریع حجم وسیع اطلاعات سازمانی در راستای کنترل امور و در نهایت حفظ برند عنصر اصلی ماندگاری یک برند می باشد .

دریافت لینک دانلود مقاله